ترس، نقصان ؛
و تهیدستی مرد زیرک را در استدلال کند می سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.
باسمه تعالی
نکتههایی در باب نماز
پیام نماز
زندگی بی یاد خدا تاریک است و انسان بدون تکیهگاه، هراسان.
«خدا»، تکیهگاه و امید هر فردی است که به او پناه ببرد و نماز، چیزی جز تکیه و امید و خواهش و عرض نیاز به آن خدای بینیاز نیست.
در معبد بزرگ هستی، کسی که به عبادت هستیآفرین نپردازد، از سنگ هم بیاحساستر است. پیمودن راه دراز «خاک» تا «افلاک» با بال و پرواز عشق میسر است.
نماز یکی از برنامههای «سپاس نعمت» است که روزی پنج نوبت، ما را در آستان صاحب نعمت و عظمت مینشاند تا شیطان برای در بند کردنمان طمع نکند.
فرد نمازخوان، بیمه شده الهی است و جامعه اهل نماز، از بسیاری فسادها و تبهکاریها و جرائم مصون. راستی میزان جرائم در میان کدام قشر جامعه بیشتر است، نمازخوان یا بیگانه با نماز.
نماز، ستون دین است و هر کس به نماز بیاعتنایی کند، دینش کامل نیست.
به توصیه قرآن کریم، باید از «صبر» و «نماز» نیرو و کمک گرفت، تا بر مشکلات زندگی و آشفتگیهای روحی غلبه کرد؛ «و استعینوا بالصّبر و الصلاة»[1]
نماز، زمزمهای است که تو را به خدا دعوت میکند؛ دلت را آرامش میبخشد و اضطراب را فرو مینشاند.
نماز، پاسخ به ندای ابراهیم و محمد صلی الله علیه و آله و سلم است؛ هماهنگی و همراهی با همه آفریدههاست که با زبان فطرت، تسبیحگوی خدایند. قبله و کعبه هم رمز وحدت و یکپارچگی است و نماز، توجه به این جلوهگاه اتحاد است.
نماز، دل را باصفا، اندیشه را زلال، عشق را جهتدار، جهت را خدایی و زندگی را از گناه و زشتی پاک میسازد و برنامهای است برای نزدیک شدن به خدا و دوری از شیطان.
ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود:
اگر بر در خانه یکی از شما نهری باشد که او هر روز پنج بار خود را با آن شستشو دهد، آیا در بدنش چرکی باقی میماند؟ (روایتکننده حدیث میگوید) گفتم: نه.
فرمود: مَثَل نماز همچون نهر جاری است. هرگاه انسان نماز بگزارد، گناهانی را که در میان دو نماز مرتکب شده، میپوشاند.[2]
اهمیت نماز[3]
نماز از جنبههای مختلفی در زندگی انسان اهمیت سازنده دارد.
1. از نظر دین
نماز ستون دین است که مرتب روح انسان را با خدا و صفات نیکوی الهی ارتباط میدهد؛
2. از نظر روانپزشکی
امروزه بسیاری از روانشناسان و پزشکان روحی دریافتهاند که، دعا، نماز و داشتن ایمان محکم به دین، نگرانی، تشویش، یأس و ترس را برطرف میسازد؛ «الا بذکر الله تطمئن القلوب»[4]
3. از نظر اخلاقی
نماز، فرد و جامعه را از رذایل اخلاقی و جرم و تبهکاری بازمیدارد و او را به تقوا و فضائل اخلاقی دعوت میکند؛ «الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر».
4. از نظر تربیتی و اجتماعی
نظافت و طهارت لباس و بدن و غصبی نبودن لباس و محل نماز و وقتشناسی از شرایط صحت نماز است و نمازگزار واقعی کسی ست که نمازش با رعایت شرایط فوق ترک نشود و قسمتی از اموال خود را از آن بینوایان و محرومان بداند، روز جزا را باور داشته باشد و خود را از عذاب پروردگار ایمن نداند. دامان خود را از شهوترانی پاک نگه دارد و به امانت و عهد و پیمان خود وفادار باشد، و برای حفظ حقوق مردم نترسد و برای شهادت قیام کند؛ «الّا المصلّین الّذین هم علی صلاتهم دائمون والّذین فی اموالهم حق معلوم للسّائل و المحروم»[5]
عشق به نماز
سید مرتضی ضمن وصیت خود چنین میگوید:
«تمام نمازهای مرا که در طول عمر خواندهام به نیابت از من دوباره بخوانید...»
یکی از نزدیکان با شگفتی پرسید: شما چرا! شما که اهمیت زیادی به نماز میدادید؛ علاقهمند و عاشق نماز بودید و همیشه پیش از فرا رسیدن وقت نماز وضو گرفته و بر روی سجاده مینشستید ...! سید در جواب میفرماید:
آری من علاقهمند به نماز؛ و راز و نیاز با خالق خود بودم و از این راز و نیاز هم لذت فراوان و فوقالعاده میبردم. همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز لحظهشماری میکردم تا وقت نماز برسد. به دلیل همین علاقه زیاد و لذت از نماز است که وصیت میکنم تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید، زیرا فکر میکنم شاید نمازهای من صددرصد برای خدا انجام نگرفته، بلکه لذت روحی و معنوی خودم نیز در آنها تأثیر داشته است.[6]
نماز رکن اصلی دین
مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی میفرمایند:
نماز رکن اصلی دین است و باید اصلیترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبه انسان در سایه حاکمیت دین خدا وقتی حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارند و به کمک آن بتوانند با همه جاذبههای شر و فساد مبارزه کنند و همه بتها را بشکنند و دست تطاول همه شیطانهای درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند. پشتوانه مستحکم و ذخیرهای تمام نشدنی در مبارزهای است که آدمی با شیطان نفس خود ـ که او را به پستی میکشد ـ و شیطانهای قدرت ـ که با زر و زور، او را وادار به ذلت و تسلیم میکنند ـ همیشه و در همه حال دارد.[7]
احمد ظهر شده؟
روزی که شاه فرار کرد ما در پاریس در نوفللوشاتو بودیم، پلیس فرانسه خیابان اصلی نوفللوشاتو را بست، خبرنگاران زیادی از کشورهای مختلفی آنجا بودند. خبرنگاران خارجی از آفریقا، آسیا، اروپا و آمریکا، و شاید 150 دوربین فقط صحبت امام را مستقیماً پخش میکردند. برای اینکه خبر بزرگترین حادثه سال را مخابره میکنند، شاه رفته بود و میخواستند ببینند که امام چه تصمیمی دارند، امام بر روی صندلی ایستاده بودند. در کنار خیابان، تمام دروبینها بر روی امام زوم شده بود. امام چند دقیقه صحبت کردند و مسائل خودشان را گفتند. من کنار امام ایستاده بودم. یک مرتبه برگشتند و گفتند: «احمد ظهر شده؟» گفتم: بله، الان ظهر است. بیدرنگ امام گفتند: «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته».
شما ببینید در چه لحظهای امام صحبتهایشان را رها کردند. برای اینکه نمازشان را اول وقت بخوانند، ... در چنین موقعیت حساسی، امام حرفشان را قطع کردند و رفتند سراغ نماز.
اولین نماز در اردوگاه
رزمندگان اسلام که هشت سال به عشق امام حسین(ع) و به قصد اقامه نماز واقعی و در مقابل هجوم دشمن متجاوز مقاومت کردند، در هیچ شرایطی دست از نماز و راز و نیاز نکشیدند؛ نه در زیر باران گلولههای توپ و تانک و نه در خط مقدم جبهه و نه در محاصره و اردوگاههای مخوف اسارت بعثیان.
آزاده سرافراز، آقای محمد صادق رهنمایی میگویند:
«بعد از آنکه به مدت سه ماه، ما را در بدترین مکانهای بغداد نگه داشتند، بالاخره به اردوگاه بردند، اولین نمازی که در این اردوگاه خواندیم، نماز مغرب و عشا بود که در زیر پتو و به حالت درازکش اقامه شد»[8]
من و شما باید زمینه را فراهم کنیم که بتوانیم به آنها (جوانها) جواب دهیم. این فرصت تا امروز کی برای روحانیت وجود داشته؟ علاوه بر این، ابزارهای تسهیل کننده، مثل رایانهها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید. این فرصت فوقالعادهای است، نباید این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شود، خدای متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد. از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفادهای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده، مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم!؟
(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391)
باسمه تعالی
جناب آقای دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی زیدعزه
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
سلام علیکم
اجازه بدهید قبل از هر سخنی به شما عرض کنم «جداً دست مریزاد»؛ چرا که کار شما در کاهش هزینههای بیمارستانی واقعاً ستودنی و در ابتدای امر اندکی باورنکردنی به نظر میرسید و خیلی از افراد حتی آگاهان به مسائل روز بر این باور بودند که خیلی زود این طرح به مقصد نمیرسد و ... .
از اینکه توانستید این کار را به شایستگی پیش ببرید خوشحالیم و آرزوی موفقیت بیشتر و روزافزون برای شما و همکارانتان داریم.
اما جناب آقای وزیر، باید عرض کنم که هنوز کار شما تمام نیست و چند قدم اساسی دیگر را باید بردارید تا به هدف وزارتخانه؛ یعنی سلامت جامعه نزدیک شوید.
گامهای اساسی که میخواهم عرض کنم قطعاً با عکسالعملهایی مواجه خواهد شد و منافع خیلیها را ممکن است به مخاطره بیندازد. ولی اینجانب از باب تکلیف عرض میکنم و شما هم با توکل قدری روی آن تأمل کنید، به امید آنکه خداوند هم در این راه شما را یاری نماید؛ انشاءالله.
آنچه میخواهم به استحضار جنابعالی برسانم این است که:
آبِ بهداشت و درمان این کشور از سرچشمه گلآلود شده و باید جلوی گلآلود شدن این آب را از همان سرچشمه گرفت. در کشوری که هر روز صدها و هزاران فستفود نشو و نما میکند و صدها تن روغن و مواد غذایی مضر را به خورد مردم این جامعه میدهد، چگونه درمان ارزان و رایگان میتواند این جامعه را سالم کند!
در کشوری که به راحتی صدا و سیمای آن چیپس و پفک و امثال آن را تبلیغ میکند و با ترفندهای تبلیغاتی به خورد کودکان معصوم ما میدهند، چه جای انتظار از سلامت کودکان و آیندهسازان آن میرود.
کوتاه سخن اینکه، اگر میخواهید سلامت مردم را تأمین کنید، که مسلماً میخواهید، تدبیری بیندیشید که، با همکاری دولت و مجلس، این دو مهم محقق شود:
1. ازاین پس صدور مجوز تأسیس هرگونه فستفودی ممنوع اعلام شود.
2. تبلیغ هرگونه مواد غذایی و تنقلات مصنوعی در صدا و سیما ممنوع گردد.